روزی یک مرد هنرمندی بود که بوم نقاشی خود را داشت 

ساخت وبلاگ

اوعاشق یک بازیگر زن بود کسی که گل ها را خیلی دوست داشت

برای همین مرد خانه و تمام بوم های نقاشی خود را فروخت

و با تمام آن پولها دریایی مملوء از گل خرید

یک میلیون ، یک میلیون و یک میلیون گل سرخ ..

از پنجره ، پنجره و پنجره ای که تو آنها را به نظاره بنشینی

آن مرد ، کسی که عاشق بود ، صمیمانه و صادقانه عاشق بود

تمام زندگی ـیش را به خاطر تو تبدیل به گل ها کرده ..

صبحی که در کنار پنجره از خواب برخواهی خواست

ممکن است که هوش از سرت برود ؟

مانند امتداد ِ یک رویا همه جا غرق در گل است !

کدام میلیونری چنین کار احمقانه ای کرده است ؟

اما دقیقا زیر پنجره ای که نفس میکشی

یک هنرمند ِ فقیر ایستاده است..

میلیون ها میلیون ها گل سرخ .

با قلب تو کی جز من، بی سپر میجنگه؟...
ما را در سایت با قلب تو کی جز من، بی سپر میجنگه؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hobot19 بازدید : 71 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1402 ساعت: 13:53